درنوشتار پیش رو تلاش شده است تا بصورت مختصر برخی از مهمترین و عمده ترین ضعف ها و آسیب های نهاد های فرهنگی در جامعه ایران را برشمرده و آنها را متذکر شویم:
نداشتن مدل در انتخاب موضوعات فرهنگی
ضعف در تدوین چشم¬انداز نهاد فرهنگی
ضعف یا عدم مدل برای رصد و ارزیابی (عدم شاخص برای ارزیابی و رصد داخلی و خارجی)
ضعف در روند توصیف، پردازش و تحلیل موضوعات و پدیده های فرهنگی
عدم توجه به چشم¬انداز کشور، بالاخص مفاهیم فرهنگی آن
عدم توجه به سیاست¬ها و اسناد بالادستی فرهنگ
عدم توجه به پژوهش¬های انجام شده در موضوعات فرهنگی
فقدان نظام برنامه ریزی برای سایر نهادها و اقمار تابعه
توجه ضعیف به آیین¬نامه های موصب شده در نهاد های فرهنگی
نبود استانداردی مشخص و مدون برای مصوبات، تصمیمات و گزارش¬ها
عدم آثارسنجی و بازخوردگیری مصوبات نهاد فرهنگی
ضعف ساختاری نهادهای فرهنگی متناسب با وظایف ایشان در آیین¬نامه
ضعف پیگیری مصوبات نهاد فرهنگی
ضعف روابط عمومی و اطلاع رسانی نهادهای فرهنگی
ضعف ارتباط گیری با نهادهای پژوهشی
ضعف روند پژوهش¬ها انجام شده و یا در حال انجام از سوی نهاد های فرهنگی
ضعف ارتباط گیری نهاد های متمرکز با نهادهای مستقر در سایر استان¬ها
ضعف ارتباط با حوزه¬ علمیه در جهت مشارکت در طراحی و تاثیر گذاری در فرهنگ
ساختار ضعیف برای رصد
طولانی بودن مسیر بین بررسی یک مسئله فرهنگی تا تصویب و ابلاغ مصوبه به سایر نهادها
عدم ارتباط با نهادهای غیر رسمی
ضعف ارتباط و نظارت بر اقمار تابعه
تناسب ضعیف نیروی انسانی با جایگاه و ساختار تعیین شده برای آنها
بازسازی وتربیت ضعیف نیروی انسانی